الماس گران قیمت زندگی تان چیست؟
پدرم داستان جالبی درباره پدرش برایم تعریف کرد که به دختر جوانش گردنبند کوچکی هدیه داد و به او گفت : “الماس بسیار گرانقیمت داخل قاب گردنبند چسبانده شده است که در صورت نیاز می توانی قاب را بشکنی، الماس را بفروشی و آن را صرف مشکلاتت کنی.”
سالها گذشت و دختر بزرگ شد و به تنهایی با روزهای وحشتناک تنگدستی دست و پنجه نرم می کرد، ولی فقط تصور این که الماسی گرانبها در قابی آرمیده که دور گردنش انداخته بود به او شهامت کافی می داد و فکر این که می توانست در زمان ناچاری از آن کمک بگیرد، اعتماد به نفسش را بالا می برد. سرانجام در تمامی زمینه های زندگیش به موفقیت رسید و دیگر مجبور نبود برای زنده ماندن مبارزه کند. او بسیار کنجکاو بود که بداند آن الماس چقدر می ارزد.
دختر قاب گرانبهایش را نزد بهترین جواهرفروش دهکده برد تا الماس را قیمت گذاری کند. جواهر فروش نگاهی تحقیر آمیز به قاب ساده و تیره انداخت، چکشی برداشت و با ضربه ای سریع قاب کوچک را تکه تکه کرد و مهره ی کوچک براقی را بیرون آورد. جواهر فروش آن را جلوی نور گرفت و گفت : “بانوی من این الماس نیست، بلکه تکه شیشه ای معمولی و بی ارزش است!”. دختر از این خبر حیرت شده شد، خندید. سپس در حالی که اشکهایش را پاک می کرد جواب داد : “خیر آقای محترم، این ارزشمندترین الماس دنیاست.”
پدرش جواهری گرانقیمت به او داده بود، آن جواهر امید بود و او به خاطر آن جواهر ارزشمند، همواره قدردان پدرش بود. من هم تلاش می کنم در زندگی قدردانی تمرین کنم. اولین معلمان من پدر و مادرم، برادرهایم و حتی تمامی حشرات کوچکی بودند که در زیر باغچه پوشیده از خزه در حیات خلوت کوچکمان زندگی می کردند. یادم می آید موقعی معنای قدردانی را فهمیدم که پروانه ای کوچک، جست و خیز کنان روی دستم ظاهر شد یا وقتی که پرنده ای وحشی گذاشت من آن قدر نزدیکش شوم که پرهایش را از نزدیک ببینم.
من معتقدم که قدردانی راهی است برای رسیدن به خودمان. من هر صبح و شب، لحظه ای تمرکز می کنم و برای موهبت های زندگی ام و برای حضور و عشق همه افراد در آن خدا را شکر می کنم. برای تمامی نعمت هایی که به من داده شده و درس هایی که یاد می گیرم شکرگزاری می کنم. برای تمام چیزهایی که دوست دارم بدست آورم طوری شکر گزاری می کنم که انگار همه انها را به دست آورده ام. از همه فرشتگان نگهبان و الوهیت های طبیعت به خاطر شفای عزیزان و این سیاره سپاسگزاری می کنم. راهنمایی طلب می کنم و در رویاها به دنبال پاسخ می گردم. برای سلامتی و غنای شعورم خدا را شکر می کنم. برای زیبایی عمیق و عظمت زمین، خدا را شکر می کنم. برای وجود پرندگان، درختان و تمامی موجودات زنده، خدا را شکر می کنم. برای وفور نعمت و رفاهی که همیشگی است خدا را شکر می کنم و بالاتر از همه، برای محبت خدا را شکر می کنم.
در دوران سخت زندگی ام، از هر حرکت محبت آمیزی سپاسگزار بودم. سالها در مبارزه ام احساس تنهایی کردم اما قسمتی از وجودم در باطن می دانست که من همیشه الماسی دارم. برای موهبت های باور نکردنی عشق و زندگی بسیار سپاسگزارم.
همیشه با خودتان به عنوان موجودی ارزشمند، گرانبها و شایسته محبت رفتار کنید.
قدردانی پناهگاهی است که به ما اجازه می دهد حتی شدیدتر عشق بورزیم.