چگونه بدانیم چه چیزی را واقعاً در زندگی می خواهیم؟
نیازها و خواسته های خود را خوب بشناسید.
روزانه ۱۰ دقیقه را جهت فکر کردن و یادداشت کردن نیازهای واقعی خود صرف کنید. تمامی فعالیت ها و اتفاقاتی را که در طی روز موجب لذت و نشاط واقعی در شما می شود یادداشت کنید. آگاهی خود را در خصوص نیازهای واقعی خود به طور مداوم افزایش دهید و از آنها یادداشت برداری نمایید، حداقل کمکی که می تواند به شما بکند این است که لیستی از مواردی که شما را خوشحال و شاد می کند، میسازید و متعاقب آن به شما کمک می کند تا بدانید چه عواملی موجب احساس مثبت بودن در شما می شود.
دست از تفکر گناهکارانه در خصوص زمانی که به خود اختصاص می دهید، بردارید. سعی کنید خوشحال باشید. سعی کنید به مسائل و نیازهای خودتان فکر کنید، این کار خودخواهانه نیست. اینکه زمانی را برای شناخت خود و حتی ایجاد احساس لذت در خود صرف کنید، به هیچ عنوان خودخواهانه نیست. بیایید به نتیجه کار توجه کنید. اگر شما زمانی را جهت شناخت خود و رسیدن به اهدافتان صرف کنید، قطعاً این کار احساس مثبتی در شما ایجاد می نماید. نکته اول این است که احساس مثبت در شما به هنگام ارتباط با دیگران به آنها نیز منتقل شده و موجب خوشحالی و نشاط بیشتر در آنها نیز می شود. نکته دوم این است، در زندگی شما افراد دیگری مانند پدر، مادر، همسر، فرزند و… نیز دخیل هستند، زمانیکه اقدامات شما هدفمند باشد، به طور خودکار موجب همسو شدن و هدفمند شدن زندگی آنها نیز می شود. نکته سوم این است که اطرافیان شما از اهدافتان آگاه شده و خواهند دانست که به کدام سمت و سو شما میخواهید بروید. حال اگر تجربه ای در آن زمینه نیز داشته باشند و یا اگر بتوانند فرصتی برای شما جهت رسیدن به اهدافتان ایجاد کنند، آن را در اختیار شما قرار می دهند.
• اجازه دهید اطرافیان شما بدانند که چه هدفی دارید و چه چیزی میخواهید بدست آورید.
اغلب ما دوست داریم اطرافیان و آشنایان خود را ملاقات کنیم و از حال و روز آنها مطلع شویم. زمانی که شما اجازه دهید اطرافیان شما بدانند شما چه میخواهید و به چه چیزی برسید، آنها می توانند در این خصوص پیشنهادات مناسبی در اختیار شما قرار دهند.
• خود را مشوق و محرک احساسات مثبت قرار دهید.
وضعیت ذهن شما نحوه رسیدن شما به اهدافتان را برای شما مشخص می کند. چیزی که بد یا خوب است این است که ذهن شما هر چیزی را که از او بخواهید به شما میدهد. احتمالاً ما تنها موجوداتی در عالم هستیم که می توانیم به نحوه فکر کردن خود فکر کنیم. این یعنی ما میتوانیم نحوه فکر کردن خود را کنترل کنیم. بدین منظور، کتابهایی را که در مورد زندگی افرادی است که اهداف خود را پیگیری کرده اند و موفق شده اند را بخوانید، فیلمهای ساخته شده در خصوص افراد موفق را ببینید، به صفحات بحث های گروهی در شبکه اینترنت (Forum) مراجعه کنید، مقالات نوشته شده در سایت های مربوط به بهبود شخصی را مطالعه کنید. همواره برای ذهن خود محرکها و خوراکهای مناسب تهیه کنید تا مجدداً به نقطه اولیه بازنگردید.
به خاطر داشته باشید که پیروزی در نیمی از این مبارزه زمانی حاصل می شود که شما بدانید چه کاری میخواهید انجام دهید و نیاز واقعی شما چیست. در نیمه دیگر جدیت و پشتکار شما برای پیگیری اهدافتان است که پیروزی شما را کامل میکند. در صورتی که بدون توجه به خواسته واقعی خود وارد مرحله عمل شوید و با جدیت نیز هدف خود را تعقیب نمایید، مجدداً در چرخه تکرار گرفتار شده و در انتها بدون دریافت احساس لذت و یا نتیجه دلخواه سر خورده و دلسرد به نقطه اولیه باز خواهید گشت.
همین امروز بیایید و خواسته های واقعی خود را مشخص کنید. یک برگه کاغذ برداشته و اهداف و خواسته های واقعی خود را بنویسید. بدون در نظر گرفتن هیچ محدودیتی. ذهن خود را آزاد بگذارید. هر چه به نظرتان می رسد یادداشت کنید. در نهایت می توانید آنها را مرتب و دسته بندی کنید. سپس برنامهریزی عملی جهت رسیدن به اهدافتان برای خود در نظر بگیرید.